پسر گلم وقتی یک سال و یک ماهت بود و ما تو خونه حافظ بودیم یه روزی یه عالمه برف اومد بابا مصطفی رفته بود سرکار ، ما رفتیم تو حیاط خونمون و آدم برفی درست کردیم تو خیلی از برف خوشت میامد ...
کوروش جان پسر گلم وقتی یک سالت شد یه تولد کوچولو برات گرفتیم دو سه روز قبلش بابا مصطفی و من و تو با هم رفتیم قنادی آق بانو کیک بسکتبال برات سفارش دادیم چون تو خیلی از توپ بسکتبال سینا خوشت میامد خوشگل من ایشالله 120 ساله بشی عزیزم ...
یک روز تصمیم گرفتیم بریم کاخ سعد آباد من اونجا رو خیلی دوست دارم هم هوای خوبی داره هم خیلی چیزهای دیدنی ،کالسکه کوروش و برداشتیم و رفتیم کاخ ، پسر گلمون اون موقع 7 ماهه بود ...